loading...
مدارس شاداب
"دوستت دارم" را من، دلاویزترین شعرِ جهان یافته ام

این گلِ سرخِ من است

دامنی پر کن از این گل که دَهی هدیه به خلق

که بری خانه ی دشمن، که فشانی بر دوست

رازِ خوشبختیِ هر کس به پراکندنِ اوست...


" فریدون مشیری"



درک سادگی

از کشف تموم مجهولات این دنیا سخت تره

سادگی ها رو باور کن...



برچسب‌ها: جملات زیبا
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 6 Comment ]
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 3 Comment ]
دلم امشب صاف است

آسمان هم آرام

و هزاران فانوس

باد هم می آید

و نسیمی زیرک

سعی دارد که بفهماند شب

مظهر این همه تاریکی و دلتنگی نیست...

به گمانم فردا

روز خوبی باشد:

صورت ماه به من می گوید...!



برچسب‌ها: شعر, جملات زیبا
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 11 Comment ]

امیدوارم آنقدر خوبــــــــــــــــــ باشیم

و زیبا زندگی کنیم

که وقتی از خط پایان زندگی می گذریم

کسی دست نزند...



برچسب‌ها: جملات زیبا
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 11 Comment ]
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 10 Comment ]
                 آرام باش

                          توکل کن

                                   تفکر کن

                                            سپس آستین ها را بالا بزن،

                                   آنگــــــاه

                          دستان خدا را می بینی

                که زودتر از تو دست به کار شده اند...



برچسب‌ها: جملات زیبا
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 2 Comment ]

زندگی زیباست، تماشاییست!

چرا زیبا نمی بینیم؟

چرا گاهی به پای این همه خوبی نمی شینیم؟

چرا با هم نمی خندیم؟

مگر دنیا چه کم دارد؟

ببین این آسمان آبی ست

ببین دنیای ما آکنده از پاکی ست

و خوبی تا ابد پاینده می ماند...

تو باور کن

همین کافیست...!



برچسب‌ها: شعر, جملات زیبا
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 9 Comment ]

در فرو بسته ترین دشواری

در گرانبارترین نومیدی،

بارها بر سر خود بانگ زدم:

"هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!"

بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار

کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار!

وَه چه نیروی شگفت انگیزیست

دستهایی که به هم پیوسته ست...!


"فریدون مشیری"



برچسب‌ها: فریدون مشیری, شعر, جملات زیبا
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 15 Comment ]

میتوان زیبا زیست...

نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم،

نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب!

لحظه ها میگذرند

گرم باشیم پر از فکر و امید...

عشق باشیم و سراسر خورشید...



برچسب‌ها: شعر, جملات زیبا
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 12 Comment ]

این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت!!

هر کجا وقت خوش افتاد، همانجاست بهشت...

دوزخ از تیرگیِ بختِ درونِ تو بوَد

گر درون تیره نباشد، همه دنیاست بهشت...


"صائب تبریزی"



برچسب‌ها: صائب تبریزی, شعر, جملات زیبا
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 10 Comment ]
[ ] [ ] [ arezσσ ] [ 10 Comment ]

      مهر رخشا، نکوترین چهر است...

                  شب یلدا تولد مهــــر است...

                            این همایون شب خیال انگیز

                                       هست در آخرین شب پاییز...

                                                 بیخ و بن حماسه گستردست

                                       در نهادش حماسه پروردست...

                            لفظ یلدا اگرچه سِریانیست

                 شب مهــــرآفرین ایرانیست...

      یلـــدا پیشاپیش مبارکــــــــ♥♥♥



برچسب‌ها: جملات زیبا, شب یلدا

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
كارشناس فرهنگي هنري وافتخار معاون پرورشی مدارس مجری برنامه ها ومناسبتهای مدارس اجرای جنگ وفریا د شادی ها مدارس فریاد شادیهای ، اجرای جنگ، صبحگاه مدرسه بهترین چاشنی و خلاقیت مربی است
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    بهترین لحظات زندگی
    سايت ومطالب آن را چگونه ارزيابي مي كنيد
    مدرسه زيبا وجذاب
    يا ثامن الحجج يا علي ابن موسي الرضا (عليه السلام)

    السلام علیک یا ثامن الحجج یا عالم آل محمد
    حبیب‌الله‌ چایچیان​​(حسان) درباره ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید:
    مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود متاسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ایشان گفت آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا (ع) را زیارت کنم. و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را می‌گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند. با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد. هرچه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌تواست برود. خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است.
    شعر کامل به شرح زیر است:
    آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و راهم بده ای گل بی‌خار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده ای که حریمت مَثل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده تا که ز عشق تو گدازم چو شمع / گرمی جان‌سوز به آهم بده لشکر شیطان به کمین منند / بی‌کسم ای شاه پناهم بده از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده ای که عطابخش همه عالمی / جمله ی حاجات مرا هم بده آن چه صلاح است برای «حسان» / از تو اگر هم که نخواهم بده السلام علیک یا علی بن موسی الرضا -برگزيده از سايت گفتگوي قرآني

    آمار سایت
  • کل مطالب : 46
  • کل نظرات : 64
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 106
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 116
  • بازدید ماه : 250
  • بازدید سال : 13,960
  • بازدید کلی : 189,400
  • کدهای اختصاصی
    جدیدترین قالبهای بلاگفا


    جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ

    " loop="-1" >
    حياط خلوت يك معلم